کد مطلب:26353
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:32
آيا در اسلام كلماتي به معناي عزلت، سرّ، علم روانشناسي داريم، و منظور از اين كلمات چيست؟
1 - عزلت به معناي انزوا و گوشهگيري از مردم و اجتماع است و در قرآن و روايات به كار رفته است. قرآن در مورد حضرت ابراهيم: فلما اعتزلهم و ما يعبدون من دون الله؛ هنگامي كه ابراهيم از بت پرستان و از آن چه غير از الله ميپرستيدند، كنارهگيري كرد. به رسول خداصلي الله وعليه وآله عرض كردند: چه كسي از همه مردم مريم ( 19) آيه 49.
بالاتر است؟ فرمود: فرد با ايماني كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد ميكند. پرسيدند: پس از او چه كسي افضل است؟ فرمود: كسي كه در درّه كوهي از مردم كنارهگيري كرده، خدا را پرستش ميكند و مردم از شرّ او در امانند.
آيت اله ناصر مكارم شيرازي، زندگي در پرتو اخلاق، ص 56، به نقل از محجة البيضا، ج 4، ص 9.
اين روايت و روايات ديگري سخن از فضيلت عزلت و گوشهگيري ميكند در مقابل، روايات بسيار ديگري داريم كه ميرساند انسان بايد در اجتماع باشد و با مردم معاشرت داشته باشد و اين افضل و برتر از انزواگري است. در زمان پيغمبر اكرمصلي الله وعليه وآله يكي از مسلمانان براي عبادت به كوهي رفته و از مردم كنارهگيري نموده بود. وي را نزد رسول خداصلي الله وعليه وآله آوردند، حضرت فرمود: نه تو و نه هيچ يك از مسلمانان چنين نكنيد، چه اين كه صبر و استقامت يكي از شما در يكي از محيطهاي اسلامي، بهتر از چهل سال عبادت است.
همان، ص 59.
با بررسي محتواي هر دو دسته روايات و با توجه به زندگي پيامبر اسلامصلي الله وعليه وآله و ائمه اطهارعليهمالسلام به اين نتيجه ميرسيم كه اساس زندگي هر مسلمان بايد بر پايه معاشرت با مردم و زندگي اجتماعي باشد، و نبايد كسي
گوشه گير و انزواطلب باشد. اگر موارد استثنايي پيش آمد كه براي حفظ دين و اخلاق چارهاي جز انزوا نباشد لازم است انسان عزلت اختيار نمايد، مثل اين كه انسان در محيطهاي بسيار مسموم و فاسد قرار گيرد كه از معاشرت در آن جز انحراف و آلودگي عايد او نشود و او نيز در تغيير و اصلاح محيط كاري نتواند بكند. چنان كه اعتزال حضرت ابراهيمعليهالسلام و اصحاب كهف از اين قبيل موارد است. نيز اگر كسي داراي سوء خلق و عصبانيت است و قادر به ترك آن نيست، براي چنين شخصي بهتر است معاشرت با ديگران را ترك كند تا به تعبير رسول خداصلي الله وعليه وآله مردم از شرّ او در امان باشند.
2 - سرّ، به معناي راز پوشيده، كار پنهان، پنهان و نهان است و در قرآن و حديث به كار رفته است. قرآن ميفرمايد: و هو اللّه في السموات و في الارض، يعلم سرّكم و جهركم و يعلم ما تكسبون؛ او است خداوند انعام، (6) آيه 3.
آسمانها و زمين. پنهان و آشكار شما را ميداند و از آن چه (انجام ميدهيد) و به دست ميآوريد، با خبر است.
اميرمؤمنان عليعليهالسلام فرمود: برترين وسيلهاي كه متوسلان ميتوانند با آن به سوي خداوند تقرّب جويند، ايمان به خدا و پيامبر، جهاد در راه خدا، كلمه اخلاص، به پاداشتن نماز، صدقه پنهاني... است. صدقههاي پنهاني كفاره خطاها است.
نهج البلاغه (فيض الاسلام) ص 329، خطبه 109.
اصطلاح، سرّ عرفاني است. عرفا در مورد روان انسان گاهي نفس تعبير ميكنند و گاهي قلب يا روح و يا سرّ. تا وقتي كه روان اسنان اسير و محكوم شهوت است، نفس ناميد، ميشود، آن گاه كه محل معارف الهي قرار ميگيرد قلب ناميده ميشود. بعد كه محبت الهي در آن طلوع ميكند روح خوانده ميشود و آن گاه كه به مرحله شهود ميرسد، سرّ ناميده ميشود.
مرتضي مطهري، آشنايي با علوم اسلامي، كلام و عرفان، ص 155.
ميان شيعيان اصحاب سرّ به كساني از اصحاب ائمه اطهارعليهمالسلام گفته ميشود كه شايستگي رازداري اسرار آل محمدصلي الله وعليه وآله را داشتهاند، و لياقت داشتند حضرات معصومينعليهمالسلام بعضي از حقايق و معارف برجسته را به آنان بگويند در حالي كه مردم عادي نميتوانستند آن معارف را درك كنند. مانند كميل بن زياد نخعي كه از
خواص ياران اميرالمؤمنين عليهالسلام و از اصحاب سرّ حضرت بود.
مصطفي حسيني دشتي، معارف و معاريف، ج 2 ص 173. ماده اسرار آل محمد، و ج 8، ص 587، ماده كميل بن زياد.
3 - علم روانشناسي رائج امروزي با گرايشهاي مختلف در اسلام به صورت مدوّن نداريم، ولي
روانشناسي به معناي شناختن نفس و روان انساني در اسلام داريم. روانشناسي اسلامي آن است كه انسان با الهام از قرآن و احاديث پيشوايان ديني، نفس و روح را شناخته و عوامل ترقي يا تنزل آن و زمينههاي سلامت و بيماريش را به دست آورد. قرآن مجيد اهميت فوق العادهاي به معرفت نفس و خودشناسي قائل است تا جايي كه خودشناسي را وسيله خداشناسي دانسته است: ما آيات آفاقي و انفسي (عجايب آفرينش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان) را به آنها نشان ميدهيم تا آشكار گردد كه او (خداوند) حق است. در درون فصلت (41) آيه 53.
وجود شما آيات خدا است. آيا نميبينيد؟.
ذاريات (51) آيه 21.
در احاديث اسلامي نيل به خوشبختي در گرو معرفت نفس است. اميرمؤمنان عليعليهالسلام فرمود كسي كه خود را نشناسد، از طريق نجات دور ميشود و در گمراهي و جهل گرفتار ميآيد.
غرر الحكم،
در حديث ديگر معرفت نفس را وسيله خداشناسي معرفي كرده است: هر كس خود را بشناسد، پروردگارش را خواهد شناخت. در آيات و روايات بسياري، حقيقت نفس انساني، نيروهايي كه به صورت همان، حديث 7946.
استعداد يا بالفعل درون آن است، بيمارهاي آن و چيزهايي كه باعث آرامش، سعادت و تكامل يا سقوط آن ميشود، بيان شده است.
در روانشناسي اسلامي بسياري از امراض روحي كه تيشه به ريشه انسان ميزند و موجب سقوط او از انسانيت ميشود و آفات روح هستند، معرفي شده و راههاي علاج آن بيان گرديده است مانند: تكبر، حسد، غضب، حرص، غرور و خودبيني، تعصب و لجاجت .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.